نقش زبان در ظرفیت تفسیرپذیری متن(با تکیه بر بحث هرمنوتیک و قواعد زبانی)*
مصاحبه با دکتر رامین آموخته
مقدّمه؛
واژهی «هرمنوتیک» و مباحث مربوط به آن، برای اکثر افراد اهل مطالعه شناخته شده است. امروزه هرمنوتیک، در مورد کمّ و کیف فهم یک متن و عوامل موثّر بر آن و همچنین کمّ و کیف تفسیر پذیری متون به کار میرود. عوامل مختلفی موجب فهم معانی متعدد از یک متن واحد میشود. ولی در هر صورت، همهی این عوامل از گذرگاه زبان تاثیر خود را بر معنای فهمیده شده از متن میگذارند. یعنی عامل اصلی که ظرفیت تفسیر پذیری را برای متن فراهم می کند، زبان و و قواعد آن میباشد. گرچه میتوان در کنار زبان، به تاثیر منطق و قوانین آن بر این مسئله نیز اشاره نمود. امّا تاثیر زبان و ساختار آن، به هیچ نحو قابل چشم پوشی نیست؛ چرا که عوامل مختلف در بازهای که زبان اجازه دهد، به جستجو یا حمل معنای مورد نظر به متن، از میان معانی متعدد بالقوهی آن می پردازند. پس به سراغ آقای دکتر رامین آموخته رفته و به گفتوگو با ایشان در این زمینه پرداختیم تا استاد زبانشناسی که با ساختار زبانی جهانی به نام «ساختار گشتاریِ» پروفسور چامسکی آشنا بوده و فن ترجمه ی انگلیسی به فارسی و به عکس را براین اساس تدوین و هجده سال به تدریس آن مشغول بوده است، به سوالات ما در این باب پاسخ دهد.
متن مصاحبه؛
بحث ما مربوط به هرمنوتیک است و سوالاتی در مورد آن داریم. پیش زمینهمان این است که فلاسفه آمدند و عوامل مختلف به وجود آمدن تفسیرپذیری را گفتند. مثلا...
«مختصری در باب پیش نیازهای تعلیم و تعلّم فلسفه»[1]
در این نگاره به بررسی گذرای عناصر لازم و تشکیلدهنده تعلیم و تعلّم فلسفه خواهیم پرداخت و با بیان آنچه باید باشد، به نقد ضمنی آنچه هست نیز اشارهای خواهیم داشت. مطالب این نگاره در چهار بخش کلّی بیان خواهد شد؛
مقدمه و مطالب کلّی / مطالب ناظر به استاد / مطالب ناظر به فراگیرنده / مسائل ناظر به نظام آموزش
ــــــــــــــــــــــــــــــ
اولین نکته کلی، اصلِ تقدم کیفیت بر کمیت در تمام مراحل آموزش فلسفه است؛ اساسا از آنجا که...
ادامه مطلب ...