اگر دلواپسی از دل باشد، به دل هم می‌نشیند

بهروز کمالوندی، معاون بین‌الملل و سخنگوی سازمان انرژی اتمی: «اگر دلواپسی از دل باشد، به دل هم می‌نشیند». 

در این شوربای تو بگو، من بگمِ سیاسی، ایشان به خوب نکته‌ای اشاره کرده. معمولا ما فکر می‌کنیم نتایج خوب یا بد حرف‌ها و بازخورد طرف مقابل، به محتوای آن‌ها مربوطند، ولی رنگ و بویی که سخن از درون ما، از نیت و انگیزه‌ی ما می‌گیره، تاثیر بیشتری داره. ربطی هم به این‌طرف و اون‌طرف نداره، کسی که صفا و صداقت درونی داره، حتی حرف اشتباه هم بزنه، آدم از خود طرف بدش نمی‌آد، ناراحت نمی‌شه ولی خب حرفشم قبول نمی‌کنه. اما وقتی آدم از حرفی، طعم و بوی قصد و غرض‌های حاکی از پیچیدگی‌های هفت‌خط‌گونه درون طرف رو حس می‌کنه، دیگه کاری نداره حرفش درسته یا غلطه، اینجاست که دیگه گوینده مهم‌تر از گفته می‌شه و بحث و جدل‌ها شخصی می‌شه و گره‌ی تعامل‌ها به‌جای بازتر شدن، کورتر می‌شه.

خلاصه که از هرجای زندگی هر سرنخی رو می‌گیریم تهش می‌رسیم به این درون [یا بخوان نفس] پیچیده‌ی پیچ‌درپیچ هفت‌خطِ سودجو که آدم رو «می‌کشد هرجا که خاطر خواه اوست»، معمولا اولین کارش هم اینه که «انتقاد از خود» رو می‌بره می‌زاره ته لیست انتقادامون...

«پنهان‌گرایی» در عشق

«پنهان‌گرایی» در عشق


واژه‌های مرتبط: نهان، مخفی، راز، سر، سکوت، آشکار، فاش، خصوصی


وقتی عاشقیم، باید به قواعد بازی عاشقی تن بدیم. مخفی‌کاری یکی از این قواعده که رد پاش در بیشتر متون عاشقانه هست. اما مسئله به این سادگی نیست و پارادوکسی در میان است. پارادوکس بین پنهان‌گرایی و فاش‌گویی-قلندری


۱: پنهان‌گرایی

در ماجرای عاشقی، سه کاراکتر پررنگه: عاشق، معشوق، اغیار و نامحرمان. نگاه به پنهان‌کاری با هر کدوم از این سه، پرده‌ای از کوچه پس کوچه‌های سرزمین عاشقی برمی‌داره. چند جور پنهان‌کاری مطرحه:

-پنهان‌کاری معشوق از عاشق

-پنهان‌کاری عاشق از معشوق

-پنهان‌کاری معشوق از اغیار و نامحرمان

-پنهان‌کاری عاشق از اغیار و نامحرمان


اولی همون ناز و قایم‌موشک‌بازی معشوق با عاشقه که...

 

ادامه مطلب ...

دیدار از مسیری شورانگیز

  کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد می کند و کسی که با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید می کند

 ذهنم با افسوس نرفتن به دیدار امام حسین دست و پنجه نرم می‌کرد که ناگهان در معنای دیدار و زیارت ایستاد. دید دیدار، مفهومی وسیع‌تر از آن است که اول به‌نظر می‌رسد و یک راه مخصوص برای دیدار هر کسی هست، راهی جذاب و شورانگیز که گذرنامه‌اش در جست‌و‌جوی حق بودن است و انصاف...


ادامه مطلب ...

گپی در پارک ساعی؛ زندگی‌نامه‌ی «رسانه»

گپی در پارک ساعی؛ زندگی‎نامه‌ی «رسانه»

(طنزنگاره‎ای در باب تاریخ رسانه و انواع رسانه‎ها در جهان و ایران)


زندگی‌نامه‌نویسی به‌هرحال یکی از انواع ادبی و به نسبت سخت روزگار ماست و اگر قرار باشد به صورت نوشته‌ای قابل توجه ارائه شود، فعالیت‌های مختلف تاریخی و ادبی را شامل خواهد شد.

فکر نکنید چیزی که گفتم تنها شامل نوشتن زندگی‌نامه‌ی یک شخصیت ویژه‌ی شناخته‌شده یا گمنام است. فرض کنید اگر قرار باشد زندگی‌نامه‌ی گوجه‌فرنگی را هم بنویسیم...

ادامه مطلب ...

مصاحبه با دکتر رامین آموخته در باب نقش زبان در ظرفیت تفسیرپذیری متن

نقش زبان در ظرفیت تفسیرپذیری متن(با تکیه بر بحث هرمنوتیک و قواعد زبانی)*

مصاحبه با دکتر رامین آموخته

 

مقدّمه؛

 

واژه­ی «هرمنوتیک» و مباحث مربوط به آن، برای اکثر افراد اهل مطالعه شناخته شده است. امروزه هرمنوتیک، در مورد کمّ و کیف فهم یک متن و عوامل موثّر بر آن و همچنین کمّ و کیف تفسیر پذیری متون به کار می­رود. عوامل مختلفی موجب فهم معانی متعدد از یک متن واحد می­شود. ولی در هر صورت، همه­ی این عوامل از گذرگاه زبان تاثیر خود را بر معنای فهمیده شده از متن می­گذارند. یعنی عامل اصلی که ظرفیت تفسیر پذیری را برای متن فراهم می کند، زبان و و قواعد آن می­باشد. گرچه می­توان در کنار زبان، به تاثیر منطق و قوانین آن بر این مسئله نیز اشاره نمود. امّا تاثیر زبان و ساختار آن، به هیچ نحو قابل چشم پوشی نیست؛ چرا که عوامل مختلف در بازه­ای که زبان اجازه دهد، به جستجو یا حمل معنای مورد نظر به متن، از میان معانی متعدد بالقوه­ی آن می پردازند. پس به سراغ آقای دکتر رامین آموخته رفته و به گفت­و­گو با ایشان در این زمینه پرداختیم تا استاد زبان­شناسی که با ساختار زبانی جهانی به نام «ساختار گشتاریِ» پروفسور چامسکی آشنا بوده و فن ترجمه ی انگلیسی به فارسی و به عکس را براین اساس تدوین و هجده سال به تدریس آن مشغول بوده است، به سوالات ما در این باب پاسخ دهد.

 

متن مصاحبه؛

 

بحث ما مربوط به هرمنوتیک است و سوالاتی در مورد آن داریم. پیش زمینه­مان این است که فلاسفه آمدند و عوامل مختلف به وجود آمدن تفسیرپذیری را گفتند. مثلا...

ادامه مطلب ...

«پُشتِ درِ دِه»کده ی ج ه ا ن ی

ماجِرای «آزادی بیان در دانشگاه» و «خرِ آزادِ زمان انوشیروان»

 ماجِرای «آزادی بیان در دانشگاه» و «خرِ آزادِ زمان انوشیروان»

بعد از مناظره های انتخاباتی که کاندیداهای مختلف هر یک به یک نحو به موضوع آزادی بیان و انتقاد در دانشگاه ها اشاره ای کردند، مشکلی که در دیالوگ با برخی دوستانِ مدعیِ وجود آزادی در دانشگاه پیدا کرده ایم این است که تا می گویی در دانشگاه آزادی بیان نیست، می گویند: سیاه نمایی نکن، در دانشگاه ما کرسی آزاداندیشی گذاشتند و دانشجوها آزاد هرچه خواستند... گفتند.
دهان ما مو که چه عرض کنم، گیس درآورد که...

ادامه مطلب ...

اندر استراتژیِ سخن هرچه گویم، بباید «شنود»

اندر استراتژیِ سخن هرچه گویم، بباید «شنود» 
یکی-دو سال پیش عالم عارف ما می گفت: «به من می گویند شنود هست، من می گویم: حرف مخفی که نداریم، رسانه ای هم که در اختیار ما نیست تا حرفمان را بزنیم، دست کم این شنودها هست که حرف ما را بگیرند و به گوش مسئولین برسانند».  
حال هویدا شده که در دفتر علی آقای مطهری شنود و دوربین گذاشته اند، به نظرم برادران یا خواهران زحمتکش شنونده و بیننده، حاصل این ضبط شنودها و فیلم ها را به صورت یک جزوه ی درسی معادل یک درس دو واحدی در آورند و به مسئولین بالادستی منتقل کنند تا آن ها پاس کنند، بلکه با روزه های روزهای رمضان مخلوط شود و فرمان فکر دوستان صاف شود...

«بو»

 

وقتی به سوال ماری در فیلم «گذشته» از سمیر که چرا دارد عطرهای همسر به کُمارفته اش را جمع می کند در جعبه، فکر می کنم و پاسخ او که گفت: پزشک ها گفته اند حس بویایی، آخرین حس ادراکی است که در فرد از بین می رود. می خواهند عکس العملش را در برابر عطرهای بوآشنا آزمایش کنند. دوباره ذهنم درگیر مسئله ی «بو» می شود...

ادامه مطلب ...

وقتی مصاحبه، گزارش می­شود.

وقتی مصاحبه، گزارش می­شود.

مصاحبه با استاد نجف دریابندری درباره ی نوستالژی


جمعه­ی بارانی. قرار؛ ده­و­نیم صبح است با پاشا سلیمی، روبروی پارک ملت؛ خیابان ولی­عصر. با کمی تأخیر رسیده­ام و سوار بر ماشین پاشا، به دنبال منزل آقای مترجم. دومین باری است که به منزلش می­روم، ولی به دلیل نداشتن حافظه، بین دو-سه کوچه مردّدم... 


ادامه مطلب ...

قُلُمبه-سُلُمبه­ای به نام نوستالژی

قُلُمبه-سُلُمبه­ای به نام نوستالژی۱ 

ماجراهای مختلفِ ما در طول روز، سه خصلت مهم دارند؛ «زمان و مکان­مند» بودن آن­ها که در زمان یا بُرهه­ی زمانی خاص و در جایی به­خصوص رُخ می­دهند. «حالت روحی» که برای ما ایجاد می­کنند؛ باعث لذّت و شادی، رنج و غم، ترس و نگرانیِ ما می­شوند. و «جنسِ ادراکی» آن­ها؛ یعنی نوع ارتباطی که آن اتّفاق با ما برقرار می­کند، مثلا یکی از حواسّ پنج­گانه­ی ما را درگیر کرده یا فکر و خیال ما را به خود مشغول می­کند. در نقطه­ی برخورد این سه خصلت در اتّفاق­های زندگی ماست که «نوستالژی» متولّد می­شود. به زبان دیگر...

ادامه مطلب ...

«درب»های خاک خورده!

«درب»های خاک خورده! 

1: بعضی از خانه­های قدیمی –مثل خانه­ی مادر،پدر بزرگ­ها- اگر یادتان باشد، چند «در» از بیرون به داخل خانه داشت و اغلب همه­ی درها را جز یک در متشخّص –که معمولا در اصلی بود و به حیاط باز می­شد- می­بستند و سال به سال از باقی درهای محترم و محترمه استفاده نمی­شد. برای من در منزل پدرِ پدرم همیشه این سوال بود که دلیل وجودِ دری بی­استفاده در این خانه و علاقه­ی اهالی آن به وحدتِ محل ورود و خروج چیست؟!  

 

ادامه مطلب ...

درآمدی بر سنّت نقد در جهان اسلام

درآمدی بر سنّت نقد در جهان اسلام۱

چیستی نقد

نقد یکی از انواع فعالیت­ها و تعاملات علمی محسوب می­گردد که معمولا آن­ها را در شش دسته­ی «تتبّع، تحقیق، نقد، دفاع، گفتگو و مذاکره» طبقه­بندی می­کنند. نامناسب نیست به پنج امر دیگر اشاره شود تا ماهیت نقد بیش­از­پیش روشن گردد...

ادامه مطلب ...

مصاحبه با استاد منوچهر صدوقی سها در باب حکمای اربعه­ی تهران

«مصاحبه با استاد منوچهر صدوقی سها در باب حکمای اربعه­ی تهران و به­خصوص؛ حکیم ریاضی میرزا محمّدحسین سبزواری و حکیم عارف آقا محمّدرضا قمشه­ای» ۱  

لطفا ابتدا کمی در مورد اصطلاح «حکمای اربعه» توضیح بفرمائید که قدمت این اصطلاح چقدر بوده و آیا معلوم می­باشد که توسّط چه کسی اول بار مطرح شده است؟  

 

این عنوان حکمای اربعه اگر قدیمی نباشد، جدید هم نیست. ظاهراً از همان عصر ناصری، در بعضی متون دیده می­شود. البتّه...

ادامه مطلب ...

داستان «من بزرگ» و «طبع بلند»

داستان «من بزرگ» و «طبع بلند»

چند روز پیش حوالی خیابان سعادت­آباد با پراید یکی از دوستان و البته خودش دور می­زدیم که کاری بر عابربانک افتاد و...

ادامه مطلب ...

«چاره همین بیش نیست، سوختن و ساختن»!

«چاره همین بیش نیست، سوختن و ساختن»!

داد و بی­دادی به­خاطر سوختن بچه­های ناز دبستانی به­خاطر آتش گرفتن بخاریِ نامیزان و آن به­خاطر بی­مسئولیّتی

چیزی که بنده را پس از ماه­ها دوری از فضای مجازی، از لاک خود در آورد، خبری بود که چند روز پیش اعلام و در یکی دو روز اخیر، پیامدها و نتیجه­اش اعلام شد، و این نوشته...

ادامه مطلب ...

«مختصری در باب پیش نیازهای تعلیم و تعلّم فلسفه»

«مختصری در باب پیش نیازهای تعلیم و تعلّم فلسفه»[1]

در این نگاره به بررسی گذرای عناصر لازم و تشکیل‎دهنده تعلیم و تعلّم فلسفه خواهیم پرداخت و با بیان آن‎چه باید باشد، به نقد ضمنی آن‎چه هست نیز اشاره‎ای خواهیم داشت. مطالب این نگاره در چهار بخش کلّی بیان خواهد شد؛

مقدمه و مطالب کلّی / مطالب ناظر به استاد / مطالب ناظر به فراگیرنده / مسائل ناظر به نظام آموزش

ــــــــــــــــــــــــــــــ

اولین نکته کلی، اصلِ تقدم کیفیت بر کمیت در تمام مراحل آموزش فلسفه است؛ اساسا از آنجا ‎که...

ادامه مطلب ...

«دسته­گلِ جدیدی از آقای پناهیان و تامّلاتی در باب آن»

«دسته­گلِ جدیدی از آقای پناهیان و تامّلاتی در باب آن»

در پی سخنی و نقل قولی از آقای پناهیان در (22 تیرماه (1391) در هیئت شهدای گمنام تهران)، و مضمون خواب محور و مقابله با یک اندیشه به روشی غیر علمی و غیر منطقی، چند خطّی تقریر گشت.

متن سخنرانی مذکور حجت الاسلام پناهیان بدین شرح است...

ادامه مطلب ...

«استفتائات و مغالطات»

«استفتائات و مغالطات»۱

شیطنت فلسفه گریزان و عرفان ستیزان در استفتاء از مراجع تقلید علیه دکتر دینانی

«چراغ ابلهان عمری است می‎سوزد در این محفل

چه باشد یک شرر بالد، فروغ طبع آگاهی؟!» بیدل دهلوی

افسوس که بار دیگر شاهد سوء‎استفاده از جایگاه فقاهت و مرجعیت شدیم و...

ادامه مطلب ...

جایگاه بانوان در اسلام از نگاه شهید مطهری و آیت‎الله جوادی آملی

«جایگاه وجودی و حقوقی بانوان در اسلام از نگاه شهید مطهری و آیت‎الله جوادی آملی»۱

مسئله ی جایگاه وجودی و حقوقی بانوان از مسایلی بوده که اولا غالب جوامع انسانی سابقه خوبی در این زمینه از خود به یادگار نگذاشته‎اند و ثانیا به تناسب پیشرفت جوامع و ارتقای تفکر انسانی، این مسئله به ‎تدریج مطرح و پر‎رنگ‎تر شده است. در این‎که عمده ی جوامع انسانی طبق تاریخ ثبت شده ی بشر، مردسالارانه بوده و حقوق بانوان در آن‎ها تضییع می‎شده است، شکی نیست و این امر بر کسانی که با تاریخ ملل مختلف آشنایی داشته باشند، پوشیده نیست؛ چنان‎که...

ادامه مطلب ...

«عشق نامه ی رمضانیّه»

«عشق نامه ی رمضانیّه»

در سحر، چون معنویت، رقّت روح را فزود، قلم را در ذهن به تقریر این نگاره گماشت که تقدیم می­شود:

حتما شنیده اید سخن آن را که گوید: چرا باید نقد این دنیا را رها و نسیه­ی جهان مشکوک بعد از مرگ را چسبیدن؟! عدّه­ای بَحّاث غور نکرده...

ادامه مطلب ...

«زندگی اتّکالی یا آویزانیِ شخصیت»

«زندگی اتّکالی یا آویزانیِ شخصیت»

دانش­آموز دوم دبیرستان رشته ی علوم انسانی بودم، با معاون فرهنگی مدرسه که فرد فاضلی بود1، کلاس قرآن (قرائت و مفاهیم) داشتیم. این کلاس، نخستین زنگ درسی در روز –به گمانم- دوشنبه بود. جلسه­ای از جلسه­ها، ایشان وارد کلاس شده و با اشاره به قرآن­های در دست بچّه­ها –که هر جلسه، پیش از آمدن دبیر، از نمازخانه به کلاس منتقل می­شد و غالباً با خطّ عثمان­طه و طبعاً صفحات یکسان بود،- نام سوره و شماره­ی آیه­ی مربوط به درس آن روز را اعلام کردند. ما شروع به همهمه­ و پرسیدن صفحه­ی سوره و آیه­ی مورد نظر از هم کرده و از جست­و­جوی خودمحور اجتناب نمودیم.

من که در ردیف دوم نشسته بودم...

ادامه مطلب ...