«پنهان‌گرایی» در عشق

«پنهان‌گرایی» در عشق


واژه‌های مرتبط: نهان، مخفی، راز، سر، سکوت، آشکار، فاش، خصوصی


وقتی عاشقیم، باید به قواعد بازی عاشقی تن بدیم. مخفی‌کاری یکی از این قواعده که رد پاش در بیشتر متون عاشقانه هست. اما مسئله به این سادگی نیست و پارادوکسی در میان است. پارادوکس بین پنهان‌گرایی و فاش‌گویی-قلندری


۱: پنهان‌گرایی

در ماجرای عاشقی، سه کاراکتر پررنگه: عاشق، معشوق، اغیار و نامحرمان. نگاه به پنهان‌کاری با هر کدوم از این سه، پرده‌ای از کوچه پس کوچه‌های سرزمین عاشقی برمی‌داره. چند جور پنهان‌کاری مطرحه:

-پنهان‌کاری معشوق از عاشق

-پنهان‌کاری عاشق از معشوق

-پنهان‌کاری معشوق از اغیار و نامحرمان

-پنهان‌کاری عاشق از اغیار و نامحرمان


اولی همون ناز و قایم‌موشک‌بازی معشوق با عاشقه که...

 

ادامه مطلب ...

گپی در پارک ساعی؛ زندگی‌نامه‌ی «رسانه»

گپی در پارک ساعی؛ زندگی‎نامه‌ی «رسانه»

(طنزنگاره‎ای در باب تاریخ رسانه و انواع رسانه‎ها در جهان و ایران)


زندگی‌نامه‌نویسی به‌هرحال یکی از انواع ادبی و به نسبت سخت روزگار ماست و اگر قرار باشد به صورت نوشته‌ای قابل توجه ارائه شود، فعالیت‌های مختلف تاریخی و ادبی را شامل خواهد شد.

فکر نکنید چیزی که گفتم تنها شامل نوشتن زندگی‌نامه‌ی یک شخصیت ویژه‌ی شناخته‌شده یا گمنام است. فرض کنید اگر قرار باشد زندگی‌نامه‌ی گوجه‌فرنگی را هم بنویسیم...

ادامه مطلب ...

«بو»

 

وقتی به سوال ماری در فیلم «گذشته» از سمیر که چرا دارد عطرهای همسر به کُمارفته اش را جمع می کند در جعبه، فکر می کنم و پاسخ او که گفت: پزشک ها گفته اند حس بویایی، آخرین حس ادراکی است که در فرد از بین می رود. می خواهند عکس العملش را در برابر عطرهای بوآشنا آزمایش کنند. دوباره ذهنم درگیر مسئله ی «بو» می شود...

ادامه مطلب ...

وقتی مصاحبه، گزارش می­شود.

وقتی مصاحبه، گزارش می­شود.

مصاحبه با استاد نجف دریابندری درباره ی نوستالژی


جمعه­ی بارانی. قرار؛ ده­و­نیم صبح است با پاشا سلیمی، روبروی پارک ملت؛ خیابان ولی­عصر. با کمی تأخیر رسیده­ام و سوار بر ماشین پاشا، به دنبال منزل آقای مترجم. دومین باری است که به منزلش می­روم، ولی به دلیل نداشتن حافظه، بین دو-سه کوچه مردّدم... 


ادامه مطلب ...

قُلُمبه-سُلُمبه­ای به نام نوستالژی

قُلُمبه-سُلُمبه­ای به نام نوستالژی۱ 

ماجراهای مختلفِ ما در طول روز، سه خصلت مهم دارند؛ «زمان و مکان­مند» بودن آن­ها که در زمان یا بُرهه­ی زمانی خاص و در جایی به­خصوص رُخ می­دهند. «حالت روحی» که برای ما ایجاد می­کنند؛ باعث لذّت و شادی، رنج و غم، ترس و نگرانیِ ما می­شوند. و «جنسِ ادراکی» آن­ها؛ یعنی نوع ارتباطی که آن اتّفاق با ما برقرار می­کند، مثلا یکی از حواسّ پنج­گانه­ی ما را درگیر کرده یا فکر و خیال ما را به خود مشغول می­کند. در نقطه­ی برخورد این سه خصلت در اتّفاق­های زندگی ماست که «نوستالژی» متولّد می­شود. به زبان دیگر...

ادامه مطلب ...